ترجمه مقاله

درون سنج

لغت‌نامه دهخدا

درون سنج . [ دَ س َ ] (ص مرکب )عاقل و زیرک . || غازی ؛ یعنی آنکه برای پیشرفت دین جنگ می کند. (ناظم الاطباء). || کنایه از صاحب مجاهده و اهل دل . (آنندراج ) :
به میزان درون سنجان بسنج این نکته پس بنگر
که دردافشان کنی بهتر بود یا راحت افسانش .

عرفی (از آنندراج ).


ترجمه مقاله