ترجمه مقاله

درویش دار

لغت‌نامه دهخدا

درویش دار. [ دَرْ ] (نف مرکب ) دارنده ٔدرویش . نوازنده ٔ درویش . تیماردار و مراقبت و محافظت کننده ٔ درویش : و مردمش [ مردم همدان ] غریب دوست باشند و درویش دار. (مجمل التواریخ و القصص ).
ترجمه مقاله