ترجمه مقاله

درگذشته

لغت‌نامه دهخدا

درگذشته . [ دَ گ ُ ذَ ت َ / ت ِ ] (ن مف مرکب ) مرده . فوت کرده . متوفی : أسلاف ، سُلاّف ؛ پدران درگذشته . (منتهی الارب ). پادشاه یا شاه ماضی . پادشاه درگذشته . || تجاوز کرده . عبور کرده .
- از حد درگذشته ؛ خارج از حد. خارج از اندازه : فاحش ؛ چیزی که از حد درگذشته باشد. فرط؛ پشیمانی از حد درگذشته . (دهار).
ترجمه مقاله