ترجمه مقاله

دریای سبز

لغت‌نامه دهخدا

دریای سبز. [ دَرْ ی ِ س َ ] (اِ مرکب ) دریای اخضر. بحر اخضر. || کنایه از آسمان :
گرچه دریای سبز پرگهر است
چون ثناگوی او توانگر نیست .

عنصری .


|| اللجة الخضراء؛ که شیخ اشراق آن را ذکر کرده و از آن عالم محسوسات خواسته است . رجوع به حکمت اشراق ، هنری کربن ص 276 شود. || (اِخ ) بحر اخضر، که دریایی است بین چین و یمن و هند و دریای محیط رجوع به بحر اخضر ذیل بحر و به دریای اخضر در ردیفهای خود شود.
ترجمه مقاله