ترجمه مقاله

دزک

لغت‌نامه دهخدا

دزک . [ دِ زَ ] (اِ مصغر) مصغر دز. دز کوچک . قلعه ٔ کوچک . (ازانجمن آرا) (از آنندراج ). قلعه و حصار کوچک . (ناظم الاطباء) : در زیر این قلعه دزکی است کوچک محکم استاک گویند آنرا. (فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 158).
ترجمه مقاله