ترجمه مقاله

دستگیره

لغت‌نامه دهخدا

دستگیره . [ دَ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) آلتی از چوب یا فلز یا شیشه که برای گشودن و بستن در بر آن نصب کنند. گوی مانندی از چوب یا شیشه و فلز که بر درها تعبیه کنند تا با به دست گرفتن آن در را بتوان گشود و بست . قطعه ٔ فلزی منحنی به درازای بدستی یاکمتر که بر وسط درها نهند و دو سر آنرا به در میخ کوب کنند و در را بدان گشایند و بندند. جای گرفتن دست که بر درها و یا هرچه باز و فراز شود تعبیه کنند.
- دستگیره ٔ خطر ؛ در قطار، آلتی حلقه آسا متصل به مفتولی که سر دیگر آن به آلات بازدارنده ٔ چرخها از حرکت (ترمز) وصل است و بر طاق واگن تعبیه است و با کشیدن آن بسوی خود قطار از حرکت بازایستد.
- دستگیره ٔ در ؛ آلت تعبیه شده بر در که در را با آن باز و فراز کنند.
- دستگیره ٔ دیگ ؛ دو قطعه پارچه ٔ چندلای بهم دوخته که با بندی به یکدیگر متصل است و هر قطعه را در دستی گیرند و به لبه ٔ دیگ تکیه دهند تا در برداشتن دیگ از فراز آتش مانع سوختن انگشتان شود. دستمال دیگ . جعاله .
- دستگیره ٔ کشو ؛ جای گرفتن دست برای گشودن و بستن کشو.
ترجمه مقاله