دسین
لغتنامه دهخدا
دسین . [ دَ ] (اِ) دسینه . خُم . (جهانگیری ). به معنی خم باشد که به عربی دَن ّ گویند. (برهان ). و رجوع به دسینه شود :
تازه به عهد تو باد گلشن دولت
تا گل دل تازه از زهاب دسین است .
تازه به عهد تو باد گلشن دولت
تا گل دل تازه از زهاب دسین است .
سیف اسفرنگی (از جهانگیری ).