ترجمه مقاله

دس

لغت‌نامه دهخدا

دس . [ دَس س ] (ع مص ) پنهان کردن . (ازمنتهی الارب ) (ترجمان القرآن جرجانی ) (تاج المصادر بیهقی ) (دهار) (از اقرب الموارد) . || زیر خاک دفن کردن چیزی ، یا عام است . (از منتهی الارب ). داخل کردن و دفن کردن چیزی را زیر خاک . (از اقرب الموارد). || پنهان فرستادن . (تاج المصادر بیهقی ) (المصادر زوزنی ). || قطران مالیدن شتر را. (از منتهی الارب ). افراط نکردن در قطران مالیدن به شتر. (از اقرب الموارد) (از تاج العروس ). || (اِ) قطران که شتران را بدان مالند. (ذیل اقرب الموارد از تاج العروس ). || جامه ٔ دیرینه و بسنگ برآورده . (دهار).
ترجمه مقاله