دشنام شنیده
لغتنامه دهخدا
دشنام شنیده . [ دُش َ / ش ِ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) که ناسزا شنیده باشد.آنکه مورد ناسزا قرار گیرد. فحش خورده :
با دست بلورین تو پنجه نتوان کرد
رفتیم دعا کرده و دشنام شنیده .
با دست بلورین تو پنجه نتوان کرد
رفتیم دعا کرده و دشنام شنیده .
سعدی .