ترجمه مقاله

دعام

لغت‌نامه دهخدا

دعام . [ دُ] (اِخ ) ابن مالک بن ربیعةبن دعام اکبر، مکنی به ابوالصعب . جدی است جاهلی از قبیله ٔ بکیل و فرزندان او پنج بطن را تشکیل می دهند: أرحب ، عمیرة، مرهبة، ذوالشاول و ذواللب . (از الاعلام زرکلی ج 3 ص 17 از الاکلیل ).
ترجمه مقاله