ترجمه مقاله

دعب

لغت‌نامه دهخدا

دعب . [ دَ ] (ع مص ) راندن . || مزاح کردن . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). دعابة. و رجوع به دعابة شود. || آرمیدن با زن . (از منتهی الارب ) (از ذیل اقرب الموارد از لسان ). دعز. و رجوع به دعز شود.
ترجمه مقاله