ترجمه مقاله

دعوة

لغت‌نامه دهخدا

دعوة. [ دِع ْ وَ ] (ع مص ) به پسری خواندن . (منتهی الارب ). || به نسب دعوی کردن .(دهار). دعوای نسب کردن . کلام غالب عرب بر این است ، و برخی دعوة را به این معنی به فتح دال و به معنی خواندن برای طعام به کسر دال خوانند. (از منتهی الارب ). || (اِمص ) اسم است ادعاء را. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). دَعوة. و رجوع به دَعوة شود.
ترجمه مقاله