ترجمه مقاله

دعوس

لغت‌نامه دهخدا

دعوس . [ دَ ] (ع ص ) نیک درآینده در کارزار، گویند: رجل دعوس . (از منتهی الارب ). مقدام . (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله