دف
لغتنامه دهخدا
دف . [ دُف ف / دَف ف ] (ع اِ) سازی که در سورها زنند. (منتهی الارب ). آلت طربی است که بدان زنند، و بزرگ و مدور آنرا «مزهر» گویند. (از اقرب الموارد). نوعی از مزامیر چنبردار. (دهار). ج ، دُفوف .(منتهی الارب ) (اقرب الموارد). و رجوع به دَف شود.