ترجمه مقاله

دقت

لغت‌نامه دهخدا

دقت . [ دِق ْ ق َ ] (از ع ، اِمص ) دقه . باریک شدن . (ترجمان القرآن جرجانی ). باریکی . (یادداشت مرحوم دهخدا). ظرافت و نازکی و باریکی از هر چیز ودشواری . (ناظم الاطباء). نازکی . (فرهنگ فارسی معین ):قَصفة؛ دقت ارطی و تنکی آن . (از منتهی الارب ). || نرمی . (فرهنگ فارسی معین ). || باریک بینی . (یادداشت مرحوم دهخدا). نکته بینی . (ناظم الاطباء). نازک اندیشی . توجه کامل . (فرهنگ فارسی معین ).
- دقت فکر ؛ نازک اندیشی . باریکی اندیشه .
- دقت نظر ؛ باریک بینی . خرده بینی . باریکی دید.
|| راستی و صحت و درستی . (ناظم الاطباء). || در اصطلاح بلغا آن است که کلام بطوری گویند که معانی باریک انگیزد، چنانچه به غموض مفهوم گردد، و آن ایهام و تخییل و امثال آن باشد. و این چنین کلام را دقیق نامند. (از کشاف اصطلاحات الفنون از جامع الصنایع). || (اصطلاح روانشناسی ) تمرکز فکر به یک موضوع . (فرهنگ فارسی معین ). دقت یا انتباه ، به آن عمل ذهن می گویند که یکی از نفسانیات را اهمیت و برجستگی خاص بخشیده ، و بقیه را موقتاً مورد غفلت قرار میدهد. دقت میدانی را که فعالیت ذهن معمولاً روی آن کار می کند محدود می سازد و سبب می شودکه بسیاری از نفسانیات صراحت خود را از دست بدهند یا بکلی از صحنه ٔ وجدان بیرون روند. و این عمل ذهن همواره با اعمال بدنی معین توأم است و آن در سایر نفسانیات نیز اثر دارد. و نیز آنرا اقسامی است مانند دقت ارتجالی و ارادی . و در بیان ماهیت آن نیز سه نظریه معروف است : نظریه ٔ حسی ، نظریه ٔ بدنی و نظریه ٔ سازش ذهنی ، که تفصیل آن در کتب روانشناسی مذکور است . (از روانشناسی علی اکبر سیاسی ). و رجوع به همین مأخذ شود.
ترجمه مقاله