ترجمه مقاله

دلجویی کردن

لغت‌نامه دهخدا

دلجویی کردن . [ دِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) تسلی دادن . خوش دل کردن . تعزیت گفتن . مواسات کردن . استمالت کردن . رجوع به دلجویی شود.
ترجمه مقاله