ترجمه مقاله

دلقم

لغت‌نامه دهخدا

دلقم . [ دِ ق ِ ] (ع ص ) زن گنده پیر. (منتهی الارب ). || شتر ماده ٔ دندان ریخته از پیری ، و میم آن زائد است . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). دلقاء. رجوع به دلقاء شود.
ترجمه مقاله