ترجمه مقاله

دلق

لغت‌نامه دهخدا

دلق . [ دَ ] (ع مص ) بیرون کردن شمشیر از نیام و لغزانیدن . (از منتهی الارب ). برآوردن . (تاج المصادر بیهقی ) (از اقرب الموارد). || خارج شدن شمشیر از نیام به خودی خود، بدون اینکه آنرا بیرون کشند. (از اقرب الموارد). دُلوق . رجوع به دلوق شود. || بیرون آوردن شتر شقشقه ٔ خود را. || سخت کردن حمله و غارت بر کسی . || گشودن در را بشدت . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله