ترجمه مقاله

دل گشاد

لغت‌نامه دهخدا

دل گشاد. [ دِ گ ُ ] (ص مرکب ) (اصطلاح خانگی ) گشاددل . دل گنده . دل فراخ . که همه ٔ کارها را به فردا گذارد. لاابالی . (یادداشت مرحوم دهخدا). || کسی که از غم و غصه بیرون آمده و فرح و شادی بر او روی آورده باشد. (فرهنگ لغات عامیانه ).
ترجمه مقاله