ترجمه مقاله

دماغه

لغت‌نامه دهخدا

دماغه . [ دَ غ َ / غ ِ ] (اِ) بینی کوه و تیغه ٔکوه . (ناظم الاطباء). نوکی پیش آمده از کوه . (یادداشت مؤلف ). || کمان کشتی . تماغه . (ناظم الاطباء). || چوبی به درازای در میان دو مصراع و متصل به یکی از آن دو که درز میانین را پوشد چون دو لنگه را پیش کنند یعنی ببندند. (یادداشت مؤلف ).
- دماغه ٔ در ؛ بینی در. محجوبه . انف باب . رتاج . (یادداشت مؤلف ).
|| رأس یعنی نوک پیش آمده از خاک در دریا. نوک زبانه ٔ خشکی در آب . رأس . سنگپوز یا قطعه زمینی کمابیش نوک دار که در دریا یا در دریاچه پیش رفته باشد. (دایرةالمعارف فارسی ). رأس الرجاء الصالح ؛ دماغه ٔ امید نیک . (از یادداشت مؤلف ).
ترجمه مقاله