دماغ آشفته
لغتنامه دهخدا
دماغ آشفته . [ دَ / دِ ش ُ ت َ / ت ِ ] (ص مرکب )دماغ باخته . (آنندراج ). دیوانه که اختلال حواس دارد. که مَشاعر آشفته دارد. (یادداشت مؤلف ) :
همچو شاخ گل طبیب هر دماغ آشفته شو
هوشمندان را گل و دیوانگان را چوب باش .
همچو شاخ گل طبیب هر دماغ آشفته شو
هوشمندان را گل و دیوانگان را چوب باش .
سیلم (از آنندراج ).