ترجمه مقاله

دمام

لغت‌نامه دهخدا

دمام . [ دِ ] (ع اِ) دارویی که بر چشم خانه و پشت و بر پیشانی کودک مالند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). دارو که بر پشت چشم مالند. (یادداشت مؤلف ). || غازه ای که زنان بر روی مالند. (ناظم الاطباء). || هر چیزی که طلاکرده شود. || ابر بی آب . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || ج ِ دمیم و دمیمة. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). رجوع به دمیم و دمیمة شود.
ترجمه مقاله