ترجمه مقاله

دم تک

لغت‌نامه دهخدا

دم تک . [ دُ ت َ ] (اِ مرکب ) صفراغون . عصفورالشوک .عصفورالسیاح . طروغلودقس . طروغلودیس . طرغلودیس . (یادداشت مؤلف ). مرغی است برابر گنجشک پیوسته در کنار آب نشیند و دم جنباند و آن را به یونانی طرغلودیس و به عربی عصفورالشوک خوانند. (برهان ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). و رجوع به دم به آب زنک و دم جنبانک شود.
ترجمه مقاله