ترجمه مقاله

دم کشان

لغت‌نامه دهخدا

دم کشان . [ دُ ک َ / ک ِ] (نف مرکب ، ق مرکب ) در حال کشیدن دم . که دم خود رابرکشد: دم کشان رفتن ؛ چون کبوتری گشتی در رفتن . (یادداشت مؤلف ). که دنبال و دم بر زمین کشد و رود: تجذی ؛ دم کشان بانگ کردن کبوتر گرد ماده . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله