ترجمه مقاله

دم گرفتن

لغت‌نامه دهخدا

دم گرفتن . [ دُ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) در پی یکدیگر ایستادن برای رسیدن نوبت . (یادداشت مؤلف ). پشت سر هم ایستادن . صف بستن به دنبال هم . || بعد از ضعفی قوی شدن و مدعاها پیدا کردن . (یادداشت مؤلف ).
ترجمه مقاله