ترجمه مقاله

دنأت

لغت‌نامه دهخدا

دنأت . [ دَ ءَ ] (از ع ، اِمص ) دناءة.پستی و فرومایگی و دونی و پست فطرتی و ناکسی و زبونی و کمینگی . (ناظم الاطباء) (از غیاث ). ناکسی و زبونی .(آنندراج ). بخل . حقارت . خساست . رذیلت . خست . سفالت . وغادت . نانجیبی . لاَّمت . (یادداشت مؤلف ) :
از دنأت شمر قناعت را
همتت را که نام کرده ست آز.

؟ (از کلیله و دمنه ).


می بینم که کارهای زمانه روی به ادبار دارد و افعال ستوده و اقوال پسندیده مدروس گشته ... و لؤم و دنأت مستولی .(کلیله و دمنه ). قناعت از دنأت همت ... باشد. (کلیله و دمنه ). دنأت همت و خساست ابوت او از... مانع شد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ).
- دنأت طبع ؛ پستی فطرت و بخالت . (ناظم الاطباء).
|| بی پروایی از ملامت و حقارت و بیقدری . || بخالت . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله