ترجمه مقاله

دنبر

لغت‌نامه دهخدا

دنبر. [ دَم ْ ب َ ] (اِخ ) نام شهری است به هندوستان . (از برهان ) (از شرفنامه ٔ منیری ) (از ناظم الاطباء). رشیدی گوید که این لفظ، ونبر است به کسر واو، و دال تصحیف است . (از آنندراج ). ظاهراً صورتی از دنپر است و آن خود مخفف دنپور باشد. (یادداشت مؤلف ). رجوع به دنپور شود :
سوی کشور هندوان کرد رای
سوی کابل و دنبر و مرغ و مای .

فردوسی .


کجا نام آن نامور مای بود
به دنبر نشسته بت آرای بود.

فردوسی .


همه کابل و دنبر و مای و هند
ز دریای چین تا به دریای سند.

فردوسی .


تویی پهلوان جهان کتخدای
به فرمان تو دنبر و مرغ و مای .

فردوسی .


ترجمه مقاله