ترجمه مقاله

دندان گردی

لغت‌نامه دهخدا

دندان گردی . [ دَ گ ِ ] (حامص مرکب ) حالت و صفت دندان گرد. گران گازی . گران فروشی . (یادداشت مؤلف ). رجوع به گران فروشی و دندان گرد شود. || کنایه از خست و دنائت . (لغت محلی شوشتر).
- دندان گردی کردن ؛ نیفزودن و نکاستن در شری و بیع. (یادداشت مؤلف ).
ترجمه مقاله