ترجمه مقاله

دند

لغت‌نامه دهخدا

دند. [ دَ ] (هندی ، اِ) به هندی ساقه ٔ هر چیز است . || شناوری را گویند که پهلوانان در زورخانه روند و آن چنان است که کف دستهای خود را بر زمین گذارند و پایها را پهن کنند و سر و سینه به زمین نزدیک کنند و رفت و آمد نمایند. (لغت محلی شوشتر).
ترجمه مقاله