دهان گشا
لغتنامه دهخدا
دهان گشا. [ دَ گ ُ ] (نف مرکب ) دهان گشاینده . که دهان خود یا دیگری بگشاید. (یادداشت مؤلف ). || (حامص مرکب ) دهان گشادن :
خیک است زنگی خفقان دار کزجگر
وقت دهن گشا همه صفرا برافکند.
خیک است زنگی خفقان دار کزجگر
وقت دهن گشا همه صفرا برافکند.
خاقانی .