ترجمه مقاله

دهش

لغت‌نامه دهخدا

دهش . [ دَ هََ ] (ع مص ) متحیر و سرگشته شدن یا عقل کسی رفتن از فراموشی یا از بیخودی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). سرگشته شدن . (المصادر زوزنی ) (دهار) (تاج المصادر بیهقی ). خیره شدن . (دهار). || سرگشتگی از عشق . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
ترجمه مقاله