ترجمه مقاله

دوالکه

لغت‌نامه دهخدا

دوالکه . [ دُ اَ ل َ ک َ / ک ِ ] (ص نسبی مرکب ) (مرکب از: دو+ الک + هَ نسبت ) دو بار بیخته : نان دوالکه ؛ نانی که آرد آن سبوس و نخاله کمتر از حد عادی و معمولی دارد. (یادداشت مؤلف ). || دوتنوره . دوباره تنور. دوآتشه . (یادداشت مؤلف ). که دو بار آرد آن را با الک بیخته و گرفته باشند. || نوعی نان خشک بی روغن و شکر. رجوع به دوآتشه و دوتنوره شود.
ترجمه مقاله