ترجمه مقاله

دوالک بازی

لغت‌نامه دهخدا

دوالک بازی . [ دَ ل َ ] (حامص مرکب ) دوال بازی . (برهان ) (جهانگیری ). نوعی بازی و قمار که با دوال و حلقه و قلاب صورت گیرد و آن چنان است که مقامران دوال را دولا پیچند و به نوعی تاه ساخته و پیچ داده بر زمین نهند و سپس دوال از آهن به دست دوال زننده دهند که سر آن میل را در ته دوال به وجهی بگذارد و بر زمین استوار نماید که وقتی سرهای دوال را بکشند بدر رفتن ندهد، پس اگر چنین شد داو نمی برد و اگر میل بر زمین قائم ماند و دوال از آن جدا شد داو کرد. (لغت محلّی شوشتر). || مکر و حیله ورزی و عیاری کردن . (آنندراج ) (از برهان ). حیله . تزویر. نفاق . زرق . زراقی . شیادی . مکاری . دورویی . حیله گری . نیرنگسازی . (یادداشت مؤلف ). رجوع به دوال بازی و دوالک باز شود.
ترجمه مقاله