ترجمه مقاله

دوان

لغت‌نامه دهخدا

دوان . [ دَوْ وا ] (اِخ ) نام دهی است از مضافات کازرون که موطن علامه و فاضل دوانی (ملا جلال ) بود. (از انجمن آرا) (آنندراج ) (لغت محلی شوشتر). دیهی است نزدیک کازرون . (شرفنامه ٔ منیری ). موضعی است به بلاد فارس . (منتهی الارب ). دهی است در نواحی کازرون و از آنجاست جلال الدین محمدبن اسعدالدین اسعد دوانی ، مؤلف تاریخ جلالی . (یادداشت مؤلف ). دهی از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان کازرون . سکنه ٔ آن 2747 تن . آب آن از چشمه . راه آنجا ماشین رو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
ترجمه مقاله