ترجمه مقاله

دوباروج

لغت‌نامه دهخدا

دوباروج . [ دُ ] (اِ) کاکنج است . (از تحفه ٔ حکیم مؤمن ) (از اختیارات بدیعی ). دوایی است که آن را عروس در پرده گویند و کاکنج همان است . و با «خاء» هم به نظر آمده (یعنی دوباروخ ). (از برهان ) (آنندراج ). کاکنج . عروس پس پرده . (از ناظم الاطباء). رجوع به کاکنج شود. || عنب الثعلب . تاجریزی . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله