ترجمه مقاله

دورق

لغت‌نامه دهخدا

دورق . [ دَ / دُو رَ ] (معرب ، اِ) سبوی دسته دار. (ناظم الاطباء). سبوی گوشه دار. (آنندراج ) (منتهی الارب ). (از المعرب جوالیقی ص 145). || پیمانه ٔ شراب . ج ، دَوارِق . (ناظم الاطباء). پیمانه ٔ شراب و آن سه رطل یا چهار رطل بغدادی است و دورق الانطاکی بیست و چهار قسط است . (از منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از بحر الجواهر). پیمانه ٔ خمر. (مهذب الاسماء).
ترجمه مقاله