ترجمه مقاله

دوستی نمودن

لغت‌نامه دهخدا

دوستی نمودن . [ ن ِ / ن َ / ن ُ دَ ] (مص مرکب ) دوستی ورزیدن . دوستی کردن . اظهار دوستی کردن . (یادداشت مؤلف ). تحبب . (المصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). تودد. (دهار): شرس ؛ دوستی نمودن با مردم . (منتهی الارب ). رجوع به دوستی کردن شود.
ترجمه مقاله