ترجمه مقاله

دولت پرست

لغت‌نامه دهخدا

دولت پرست . [ دَ / دُو ل َ پ َ رَ ] (نف مرکب ) که سلطه و اقتدار را بپرستد. که در جستجوی سعادت و دولت است . دولتخواه :
زنده بود طالع دولت پرست
بنده ٔ دولت شو هر جا که هست .

نظامی .


و گرچون مقبلان دولت پرستی
طمع را میل درکش بازرستی .

نظامی .


بدین تخت و این جام دولت پرست
بسا جام و تختا که آری بدست .

نظامی .


گذارنده دانای دولت پرست
به پرگار دولت چنین نقش بست .

نظامی .


ترجمه مقاله