ترجمه مقاله

دژکام

لغت‌نامه دهخدا

دژکام . [ دُ ] (ص مرکب ) بدکام . تلخ کام . اندوهناک . بی مراد. نومید. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) :
یکی نامه نوشت از ویس دژکام
به رامین نکوبخت نکونام .

(ویس و رامین ).


|| سهمناک و خشمگین . (برهان ) (آنندراج ). غضبناک و خشمناک . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله