ترجمه مقاله

دیدوان

لغت‌نامه دهخدا

دیدوان . (اِ مرکب ) دیدبان . دیده بان . رجوع به دیدبان شود: اذکاه ؛ دیدوان فرستادن . (تاج المصادر بیهقی ).
ترجمه مقاله