ترجمه مقاله

دیرالجماجم

لغت‌نامه دهخدا

دیرالجماجم . [ دِ رُل ْ ج َ ج ِ ] (اِخ ) دیری است در بابل (عراق ) واقع در هفت فرسخی کوفه و بنا بگفته یاقوت در جهت راه بیابانی بصره است و در نزدیکی آن دیری است بنام دیرالقرة و شاید دیر جماجم و دیرالقرة در قادسیه هر دو یک دیر باشند که به دو نام خوانده شده اند. (یاقوت چ اروپا ج 2 ص 685، ج 4 ص 76). و از داستانی که در کتاب الاغانی آمده می توان استنباط کرد که دیرجماجم نزدیک سمت غرب فرات بوده است مورخان اسلامی دروجه تسمیه ٔ آن اقوال و روایات متعددی آورده اند و یاقوت در معجم البلدان چهار وجه یاد کرده و از مجموع این اقوال چنین بدست می آید که وجه تسمیه ، کثرت جمجمه های انباشته شده و مدفون در این منطقه بوده است که درنسبت این جمجمه ها به قبایل و نژادها اختلاف است . امادائرة المعارف اسلامی کلیه ٔ این اقوال را بعید دانسته و احتمال داده است که وجه تسمیه بسبب جمجمه های شهدا و قدیسین مسیحی است که در این محل مدفون می باشند واز جهت دیگر باید این نام را با نام جمجمه که بر یکی از قریه های جنوبی خرابه های بابل اطلاق میگردد مقارنه کنیم . شهرت دیر جماجم در تاریخ اسلام بسبب جنگی است که در نزدیکی آن (در 82 هَ . ق . / 701م .) میان حجاج (والی عبدالملک ) و عبدالرحمن بن محمد اشعث روی داده است . حجاج سپاهیان خود را در دیر قرة گرد آورد و اشعث و سپاهیان او که بالغ بر صد هزار تن بودند در محلی نزدیک دیر الجماجم سنگر گرفتند اما با کمکی که از طرف سپاهیان شام به فرماندهی سفیان انجام یافت اشعث مغلوب و به «مسکن » عقب نشینی کرد و حجاج فرمانروای بلامعارض کوفه گردید. رجوع به دیر قرة و دائرة المعارف اسلامی و دائرة المعارف فارسی و معجم البلدان شود.
ترجمه مقاله