دیرتازلغتنامه دهخدادیرتاز. (نف مرکب ) که تاخت ممتد و طولانی دارد. که تاخت و تاز او دراز کشد : بده پند و خاموش یکچند روزی یله کن بدین کره ٔ دیر تازش .ناصرخسرو.