دیرزیلغتنامه دهخدادیرزی . (نف مرکب ) دیرزینده . بسیار پاینده . دیرپای . که دیر بماند. بسیار عمر کننده : دیرزی به که دیر یابد کام کز تمامی است کار عمر تمام .نظامی .