ترجمه مقاله

دیرنورد

لغت‌نامه دهخدا

دیرنورد. [ ن َ وَ ] (نف مرکب ) که دیر طی شود. که دیرپایان یابد. || طولانی . دراز :
هر مرادی که دیر یابد مرد
مژده باشدبعمر دیرنورد.

نظامی .


ترجمه مقاله