ترجمه مقاله

دیناربار

لغت‌نامه دهخدا

دیناربار. (نف مرکب ) که دینار ازآن فروبارد. به مجاز نثارکننده ٔ دینار :
چه ابر با کف دیناربار توو چه گرد
چه بحر با دل پهناور تو و چه شمر.

فرخی .


اندر جهان سرای ندانیم کاندر آن
آثار نیست از کف دیناربار او.

فرخی .


لشکرگذار باشد دشمن شکار باشد
دیناربخش باشد دیناربار باشد.

منوچهری .


ترجمه مقاله