ترجمه مقاله

دیودست

لغت‌نامه دهخدا

دیودست . [ وْ دَ ] (اِ مرکب ) دست دیو. ید شیطان . || (ص مرکب ) کنایه از تیزدست . (از آنندراج ). قابل و زیرک و چابک . (ناظم الاطباء). || کارساز. کارگزار. (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله