ترجمه مقاله

دیوسالار

لغت‌نامه دهخدا

دیوسالار. [ وْ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) سالار دیوان . رئیس دیوان . || رئیس بزرگ . سالار عظیم . || بدکردار و دیوکردار. (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله