ترجمه مقاله

دیکتاتوری

لغت‌نامه دهخدا

دیکتاتوری . [ ت ُ ] (حامص ) سیطرة. خودرأیی . استبداد. مطلق العنانی . عمل دیکتاتور. حکومت مطلقه ٔ فردیا گروه یا طبقه بدون اینکه ملازم رضایت مردم باشد. این اصطلاح از دوره ٔ رومیها سابقه دارد. حکومتهای دیکتاتوری اعم از اینکه تحت اراده ٔ یک شخص یا گروه یا طبقه (حزب ، ارتش ، پرولتاریا) باشند، عملاً در دست یک شخص رهبر قرار دارد. یکی از انواع نوین حکومت دیکتاتوری رژیم توتالیته است که حکومتی دیکتاتوری و یک حزبی است ، این اصطلاح بالاخص درمورد حکومت فاشیستی ایتالیا و حکومت نازی آلمان بکار رفته است . اصطلاح دیکتاتوری پرولتاریا که ساخته ٔ ل .ا. بلانکی است با پیدایش فلسفه ٔ سیاسی مارکسیسم رواج یافته است و به مرحله ٔ تحول جامعه از سرمایه داری به سوسیالیسم اطلاق میشود. (از دائرة المعارف فارسی ).
ترجمه مقاله