ترجمه مقاله

ذات الاصاد

لغت‌نامه دهخدا

ذات الاصاد. [ تُل ْ اِ ] (اِخ ) موضعی است از سرزمین شَرّبة، ردهه و قلتی یعنی مغاکی در کوه که آب در وی گرد آید، به دیار عبس میان هضب القلیب . و سباق میان داحس (اسب قیس بن زهیرالعبسی ) و غبراء (اسب حذیفةبن بدر الفزاری ) بدین جای بود و چون اسب قیس را بدغاو دغل از پیش رفتن مانع آمدند جنگی میان دو قبیله که چهل سال بکشید روی داد. و قیس در این معنی گوید:
و ما لاقیت من حل بن بدر
واخوته علی ذات الاصاد
هم فخروا علی ّ بغیر فخر
و ردوّا دون غایته جوادی .

(المرصع).


و رجوع به عقدالفرید ج 6 ص 18 شود.
ترجمه مقاله