ترجمه مقاله

ذات السلاسل

لغت‌نامه دهخدا

ذات السلاسل . [ تُس ْ س َ س ِ ] (اِخ ) نام موضعی به مشارق بزمین بلحا و عذره و بدانجا پس وادی قری بزمین جذام . و میدانی گوید نام آبی است بزمین بنوجذام شام که بسال هشتم از هجرت رسول اکرم صلوات اﷲ علیه جیشی برای تسخیر آن فرستاد و قائد این جیش عمروبن العاص بود. (المرصع). رجوع به حبیب السیر چ طهران ج 1 صص 265 - 269 و امتاع الاسماع جزء اول صص 352 - 354 شود. و این جنگ بنام غزوه ٔ ذات السلاسل و ذات السلسل نامیده شده است .
ترجمه مقاله